تولد یکسالگی عمرم
سلام مامانی جون ماهک من فرشته من
خدارو هزاران بار شکر میکنم بابت یک سال بودن با تو یک سالی توام با خوشحالی و عشق و نگرانی ... خیلی حس خوبیه داشتن فرزند ...اونم دختر که همیشه آرزوم بود...
مامانی جونم پارسال همچین روزی خدا یکی از فرشته هاشو برام فرستاد از همون اول یه تیکه جواهر بودی آروم... مهربون ...همیشه همه دوستت داشتن چون واقعااا دوست داشتنی بودی... روزسیزده مرداد سال نود و دو نزدیک سحر بود و ماه رمضان ساعت سه و بیست ویک دقیقه ....چه روز و چه ساعتی خدایااااا.... دستان توانمند دکتر معینی برای اولین بار فرشتمو نشونم داد... ذوق داشتم...درد نداشتم...قلبم میتپید...خوشحال...وای خدا مااااااااااادر شدم ..بلاخره ...صورتتو چسبوندن به صورتم.. نفسهام به شماره افتاده بود ...تا اینکه به خاطر فشار زیاد خوابم کردن... ولی تمام اون صحنه ها هرگزززز هرگززز از یادم نمیره... خدایا شکرت.
دخترکم تو این یکسال تمام روزها برای من خاص بودن . سختی هم داشتم مثل کم خوابی و گاهی بد شیر خوردنت ولی فقط همینا بود . انقدر ماه و دوست داشتنی هستی انقدر آروم و خوش اخلاق بودی که واقعا به داشتنت افتخار میکنم.
عزیرکم تولد یک سالگیت مباررررررک . عاشقتم دخترم