نهمین ماهگرد عسلم
لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...
تا بخوانی و بفهمی چقدر دوستت دارم ... تا بدانی وجودت مایه آرامش من است ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ... لمس کن لحظه هایم را که با وجود تو نورانی شده ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم، تویی که میدانی دلیل بودن منی.
فرشته نازم 9 ماهگیت مبارک.... ماهگرد این ماهتو من و بابایی با شما 3 تایی گرفتیم و دیگه مهمون دعوت نکردیم .عشق نازم خیلی خانوم شدی دیگه معنای همه چیزو میفهمی...مامان قربونت بره که وقتی از سر کار میام اینطوری برام بیتابی میکنی ... الهی فدات شم منو ببخش که میرم سر کار گلکم به خاطر آینده خودته انشااله 9 سال دیگه که بازنشسته شدم یعنی گل کوچیکم 10 ساله میشه و از اون به بعد تو خونه پیشت میمونم فدای آرامشت بشم من دختر نازم
راستی عزیز دلم 31 فروردین روز مادر دخترم بهم بهترین هدیه رو داد ... یه دندون کوچولو.... آره عشقم دندون درآوردی اونم بدون بی تابی و گریه ... مبارک باشه رویش اولین مرواریدت عسلم ...انشااله تنت همیشه سلامت باشه مامانی...
دختر نازم تو این عکس بهونه کلاهشو گرفته میگه بده بکنم تو دهنم ... مامانی آخه کثیفه مریض میشی گل قشنگم